استاندار هرمزگان و نهضت کار/ دوران جادری ادامه دولت احمدی نژاد در استان بود- دکتر محمود رئوفی

جناب دکتر همتی، حدود دو هفته از زمان انتصاب شان به سمت استانداری هرمزگان سپری شده است.

دو هفته زمان مناسبی برای ارزیابی کارنامه دولت تدبیر و امید در دوره دوم آن نیست، اما رویکرد و جلسات متعدد و فشرده کاری و تخصصی ایشان حتی تا پاسی از شب، نشانگر یک عزم جدی و نهضت کار و تدبیر و امید در سرزمین رنجور هرمزگان است.

تأکید همتی بر شایسته سالاری، تخصص، کارآمدی، پیگیری و جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی و صراحت کلام در قطع همکاری با مدیران ضعیف و ناتوان و غیر کارآمد، اگر از مرحله حرف به مقام عمل تبدیل شود، نوید بخش دوران توسعه متوازن هرمزگان خواهد شد.

در دوره دوم دولت احمدی نژاد و دوره اول دولت تدبیر و امید، متاسفانه نوعی رها شدگی و وادادگی و عدم هماهنگی و مسامحه در سیستم بوروکراسی و اداری استان بوجود آمد که در هرکدام از این دو دوره، عوامل و دلایل مختلفی تاثیرگذار بودند.

در دوره اول دولت تدبیر و امید، به دلیل تسلط ضعیف جناب جادری بر امور اجرایی و واگذاری مسئولیت و اختیارات خویش به برخی نمایندگان مجلس نهم و وزرا و عدم هماهنگی مناسب و مساعد استانداری با دستگاه های اجرایی و ناهماهنگ بودن دستگاه های اجرایی استان با یکدیگر، دولت تدبیر عملا در استان شکل نگرفت.

به یاد دارم در همان آغاز کار استاندار سابق به ایشان و جناب دکتر حقیری زاده مشاور عالی استاندار به شوخی گفتم: دراستان بقول یک ضرب المثل معروف:"سگ طبل میزند و گربه می رقصد"، بنا نبود که در دولت تدبیر و امید که ملت با آرزوهایی بلندی به دکتر روحانی رأی دادند همان وضعیت دولت احمدی نژاد ادامه پیدا کند، باید به گونه ای عمل کنیم که هم نام نیکی از تدبیر و امید و هم نام بلندی از جادری در هرمزگان به یادگار بماند.

به ایشان گفته شد: درهرمزگان استانداران کارآمد و مقتدری چون: ترکان و خرم و مقتدایی مدیریت کرده اند و شما نیز به گونه ای عمل و مدیریت کنید که نام تان در لیست استانداران مقتدر ثبت شود، اما متاسفانه کارنامه ایشان به گونه دیگری رقم خورد که محل بحث آن در این مختصر نیست.

جناب دکتر همتی، باید با دقت نظر نحوه عملکرد و کارنامه مدیریتی و اجرایی معاونان و مدیران ستادی استانداری و فرمانداران و مدیران اجرایی استان و حتی نحوه و نوع انتصاب و انتخاب این مدیران را بررسی و تجزیه و تحلیل کند.

به نظر می رسد تشکیل یک کارگروه تخصصی و مورد اعتماد و کاملا بی طرف و بی غرض در خصوص ارزیابی عملکرد مجموعه سیستم بوروکراسی استان لازم و ضروری است.

برخی معاونان استانداری و مدیران استان، بدون توجه به تخصص و کارآمدی و شایستگی، صرفا به دلیل انتصاب و اتصال و سفارش و لابی برخی نمایندگان و بعضی مراکز قدرت استان، منصوب شده اند.

دولت تدبیر و امید آن هم در استانی که هزاران مشکل و معضل پیچ در پیچ و قفل شده و حل ناشده دارد، جایی برای حیاط خلوت مدیران ضعیف و ناکارآمد و آویزان به این شخصیت و آن ستاد انتخاباتی و این حزب سیاسی و باند و محفل شبانه نیست.

از آنجا که استاندار، شأن حاکمیتی و نقش رئیس جمهور منطقه ای دارد، ورود همتی به عملکرد و توان مدیریتی سایر ارکان قدرت در استان مثل شهرداری نیز لازم و ضروری است.

نظر به بازدید ایشان از پروژه های در دست اجرای شهرداری بندرعباس، امید می رود در این زمینه نیز شاهد تحولات کمی و کیفی باشیم. البته همین امعان نظر و دقت و پیگیری در خصوص مدیران شهرستان ها نیز باید دنبال شود.

در دوره اول دولت تدبیر و امید، به جای استفاده از نیروهای متخصص و متدین و میانه رو معتقد به برنامه های دولت، در موارد بسیاری از نیروهای نه چندان شایسته ستادهای انتخاباتی قالیباف و جلیلی و ولایتی و نیروهای وابسته به برخی نمایندگان استان در مجلس استفاده شد.

ستاد انتخاباتی رییس جمهور که در سال ۹۲ در آن دوران مهجوریت و مظلومیت، صف شکن بود ونیروهای شایسته و متدین و کارآمدی در بندرعباس و شهرستان ها با ستاد همکاری صمیمانه و بی مزد و منت داشتند، عملا کنار گذاشته شدند.

استان در اختیار برخی نمایندگان دوره نهم مجلس گذاشته شد و استاندار سابق همچون کارمند اجرایی دفتر برخی نمایندگان استان در مجلس، فقط امتثال امر می کردند و حکم مشاوران را صادر می کردند و جلسات مطول و خسته کننده و بدون خروجی مشخص برگزار می کردند و همانند مارکوپولو و ناصر خسرو قبادیانی سفرهای مکرر و بدون برنامه مدون و مشخص به شهرستان ها و بخش ها و حتی روستاها تدارک می دیدند.

به نظرم دوره اول دولت تدبیر و امید در هرمزگان، ادامه دولت احمدی نژاد محسوب می شود.

جالب اینجاست که برخی مدیران زیرک و زبل و البته غیرکارآمد و آویزان به این و آن،که در دولت سابق مسئولیت اجرایی و سیاسی و فرهنگی داشتند و حتی احمدی نژادی نیز محسوب می شدند، با سفارش خاصه ویژه خواران و محافل قدرت و ثروت استان، نه تنها مجددا بکار گرفته شدند، بلکه ارتقای مقام و موقعیت نیز یافتند.

آنان که هم شایسته بودند و هم کارآمد و هم در ستاد سال ۹۲ که اندکی فقط جرأت وجسارت فعالیت در آن دوران را داشتند انگشت به دهان حیران مانده بودند که این چه تدبیر و امیدی بود که بر سر و روی هرمزگان باریدن گرفت؟

تمام این قضایا در زمان و زمینه ای صورت پذیرفت که استاندار سابق هم رئیس ستاد روحانی در خوزستان و هم عضو شورای مرکزی دوره اول حزب اعتماد ملی و هم اصلاح طلب محسوب می شد.

اخیرا دیدم که برخی منتقدان ایراد گرفته بودند که: دکتر همتی اصول گراست و شورای هماهنگی اصلاح طلبان هرمزگان که زحمت پیروزی دولت تدبیر و امید را به دوش خویش حمل کرده بود ناتوان از پیگیری انتصاب یک استاندار اصلاح طلب بود.

در این خصوص نکات زیر قابل یادآوری است:

اولا: اصلاح طلبی و اصول گرایی در هرمزگان دو نام بی مسمی بیش نیستند، مگر همین شورای به اصطلاح هماهنگی اصلاح طلبان هرمزگان که نام پر طمطراق و مطول و تو خالی دارد از دو نامزد اصولگرای خاص در انتخابات مجلس دهم حمایت همه جانبه و تمام قد نکرد؟

اتفاقا برخی از چهره های موثر همین شورا در اوان دوم خرداد و دوره استانداری جناب معین از منتقدان و بل دشمنان همین دو نامزد بودند که یکی معاون سیاسی و دیگری مدیرکل امور اجتماعی استانداری دوره جناب زائری بودند.

چطور است که این شورا از نامزد اصولگرای مجلس حمایت می کند اما در انتصاب استاندار باید پیگیر معرفی استاندار اصلاح طلب می شد؟

ثانیا: مگر استاندار سابق عملکرد اصلاح طلبانه داشت؟ اتفاقا نگارنده از دوستان قزوین شنیدم که می گفتند: دکتر همتی در دوره دو ساله زمامداری قزوین از هر استاندار اصلاح طلبی،اصلاح طلبانه تر عمل کردند،

اصلاح طلبی و اصولگرایی صرفا با حرف و شعار عملیاتی نمی شود، بلکه با عمل مشخص می شود که فرد در کجای هندسه سیاسی ایران ایستاده است.

ثالثا: مگر دولت تدبیر و امید، دولتی اصلاح طلب است؟ اتفاقا دکتر روحانی و حلقه اولیه دوستان ایشان مثل: ترکان و نعمت زاده و نوبخت و بانک و واعظی و دکتر جنتی و برخی چهره های دیگر نسبت و نسب به اصول گرایان پراگماتیست و میانه رو می برند که در آغاز دوم خرداد، حزب اعتدال و توسعه را تآسیس کردند.

از طرف دیگر شورای هماهنگی اصلاح طلبان هرمزگان در سال ۹۲ و ۹۶ هیچ نقشی در پیروزی دکتر روحانی نداشتند که امروز به دنبال سهم خواهی و بعضا باج خواهی از استاندار و دولت تدبیر و مید هستند.

جالب اینجاست که اینان در سال ۹۲ حتی ستادی برای دکتر عارف نیز راه اندازی نکردند.

سال ۹۶ که دکتر روحانی در استان، نیازی به ستاد نداشت چرا که مشخص بود ایشان برنده انتخابات هستند. اتفاقا زرنگ های به اصطلاح اصلاح طلب و "گروه خمسه" چون مطمئن بودند روحانی برگ برنده است در حقیقت روی اسب برنده شرط بندی کردند.

هنرمندی از آنِ ستاد ۹۲ روحانی بود و نه ستاد ۹۶، چرا که در این سال سفره قدرت پهن شده بود و رنود سیاسی از این سفره بهره بردند.

مهم تر آنکه، اگر رأی شهروندان عزیز اهل سنت استان نبود، قطعا رئیسی در هرمزگان نامزد اول می شد و همه مطلعان سیاسی استان به خوبی می دانند که رأی اهل سنت ارتباطی به شورای به اصطلاح هماهنگی اصلاح طلبان هرمزگان ندارد.

حد قدرت این شورا در انتخابات دوره پنجم شورای شهر بندرعباس معلوم شد که برابر با هیچ است، اتفاقا دو نامزد برنده لیست اصلاح طلبان نیز، از اهل سنت بودند که پیروزی آنان ربط به مذهب داشت و نه شورای اصلاح طلبان.

خلاصه کلام اینکه: اگر سهم خواهان و به ویژه باج خواهان و باج گیران سیاسی هرمزگان به حاشیه روند و تدبیر و عقلانیت و خردورزی حاکم شود با این رویکرد و سابقه خوب اجرایی و سیاسی و میانه روی جناب همتی در ایلام و قزوین، امید می رود که افق خوبی پیش‌ روی استان از منظر توسعه متوازن و پایدار باشد.

فرض است بر همه نخبگان و اصحاب دانش و صنعت و فرهنگ و سیاست و قدرت هرمزگان که در اجرای معقول و منطقی برنامه های دولت تدبیر و امید به دکتر همتی، همت و مدد رسانند.