روایتی از معلمان هرمزگانی که وجودشان را وقف خدمت در مناطق محروم می کنند

به گزارش شبکه اطلاع رسانی هرمز؛در گوشه کنار این سرزمین انسان هایی با دل های خدایی هستند که نه برای جیب بلکه برای دل و عشق آموزش دادن دوری راه را برای خود هموار می‌کنند تا کودکی بازمانده از تحصیل نباشد. معلمانی که حتی به خاطر یک یا دو دانش‌آموز در مناطق دور افتاده و محروم به عشق آموختن و باسواد کردن آنها با خدای خود عهده بسته‌اند و دل به جاده می‌زنند، می‌روند و هرگز در این مسیر خسته و مایوس نمی‌شوند.

استان هرمزگان که عنوان بزرگترین استان اقتصادی کشور را یدک می کشد با وجد درآمدزایی های کلان کشوری و مساحت بالای آن از محرومیت های بسیاری رنج می برد که ضعف آموزشی مهمترین دغدغه این روزهای مردم استان به خصوص قشر فرهنگی و معلم تبدیل شده است.

بسیاری از روستاهای هرمزگان که در قعر محرومیت به سر می برند روزانه پذیرای معلمانی است که به عشق خدمت و آموزش فرشته های کوچکی روستای محروم از امکانات زندگی تنها داشته های خود که کوله باری از دانش است را به دوش می کشند تا غبار محرومیت آموزشی را از چهره مناطق محروم بزدایند.

در سال های گذشته جاده های استان شاهد حوادث خونبار بوده که بسیاری از عزیزان این استان را به زیرخروار ها خاک سپرده و هرمزگان محروم مرگ معلمانی را به نظاره نشسته  که درمسیر خدمت جان داده اند که مرگ پنج معلم مینابی تنها گوشه ای از صحنه ها ناگوار برای خانواده فرهنگیان است.

حادثه مرگبار معلمان هرمزگانی بر اثر برخورد یک خودرو نیسان با خودرو سواری پراید به وقوع پیوست  که به دلیل سرعت زیاد و انحراف به چپ خودرو نیسان همگی سرنشینان خودرو پراید که  معلمان یک دبستان در روستای کرگان بودند جان خود را از دست دادند.

در این حادثه سه نفر از معلمان به نام‌های سید مرتضی علم کمالی، مجید پرهون و محمود پودات در محل حادثه جان باختند و دو نفر دیگر به نام‌های مصطفی سلیمانی و مرتضی ذاکرنشین در بیمارستان میناب جان خود را از دست دادند.

و اما روایتی دیگر از معلمانی که در مسیر رودان دچار حادثه می شوند، سعید و آمنه زوج فرهنگی رودانی می باشند که هر روز به عشق آموزش کودکان روستاهای محروم این شهرستان روزانه مسافت 50کیلومتری را طی می کردند تا بار مسئولیتی را که بر دوش گرفته بودند به نحوی که مورد رضایت حق باشد انجام دهند.

داستان خدمت این زوج روزانه در جاده های پر پیچ و خم تکرار می شد تا اینکه روز حادثه فرا می رسد و  زمانی که سعید و آمنه با مهتا دوردانه سه ساله شان در راه بودند به دلیل بی احتیاطی خودروی دیگری دچار حادثه می شوند و در این حادث خونبار زوج فرهنگی هرمزگانی دختر خردسالشان را از دست می دهند.

سعید و آمنه که به شدت مجروح می شوند تا مدت ها تحث مراقبهای ویژه قرار می گیرند و فارغ از آن که مهتای کوچکشان در میان سبزه و گلهایی که در طول جاده رویده بود پرپر شده است.

این حادثه که فشار روانی و جسمی زیادی بر دوش پدر و مادر مهتا سه ساله گذاشته بود تا مدتها آنها را از فضای آموزش دور کرده بود و داش آموزان روستایی را چشم انتظار بازگشت معلمانشان گذاشته بود.

اما عشق مهتایی که به تازگی نوشتن را یاد گرفته بود و دوشادوش مادر با چادر سفید گلدارش نماز می خواند بار دیگر در وجود دانش آموزان مدرسه سعید و آمنه جوشید و موجب آن شد که عشق به فرزندشان را به کودکان تشنه آموزش روستایی هدیه کنند.

این روزها که دل این زوج معلم در داغ فرزند می سوزد و لبخند شیرین کودکان روستایی التیام  بخش دردشان است و فراغ مهتا را پنجشنبه ها بر سر خاک دخترک سه ساله با حضور دانش آموزانی که هر کدام برای سعید و آمنه مهتایی شده اند تسکین می دهند.

انتهای پیام/ی